متن ترانه مثل ماه محمد معتمدی (متن آهنگ) : مثل ماه
آمدهای مثل ماه، در شب خاموش من پُر شده از یاد تو، جان فراموش من حالِ مرا میدانی، دست مرا میخوانی جان منی تو، نه، بهتر از جانی حالِ مرا میدانی، دست مرا میخوانی جان منی تو، نه، بهتر از جانی ای بی تو زمانه، کابوس دوبارههای فردا بی عشق تو، دنیا، تنهایی دستهجمعی ما هر سحر از خود رها دل من، رفته به قربان تو میبرد از خود مرا، به کجا نمنم باران تو حالِ مرا میدانی، دست مرا میخوانی جان منی تو، نه، بهتر از جانی حالِ مرا میدانی، دست مرا میخوانی جان منی تو، نه، بهتر از جانی
| | |