متن ترانه آبادی ویرون قاسم افشار (متن آهنگ) : آبادی ویرون
من اینجا رو به تنهایی چراغم داره میسوزه ببین روز مبادا که به من میگفتی امروزه منو تا قصه برگردون به نقشی که به من دادی گاهی دل کندن آشوبه گاهی دل بستن آزادی کمک کن تا که برگردم ته این جاده تاریکه کدوم شکوه کدوم خواهش به دستای تو نزدیکه کمک کن سرپناهی نیست نه رویایی نه آغوشی دارم گم میکنم کم کم خدا رو توو فراموشی
من اینجا رو به تنهایی چراغم داره میسوزه ببین روز مبادا که به من میگفتی امروزه اگه ماهم اگه خورشید اگه پیدا اگه پنهون کمک کن تا که برگردم از این آبادی ویرون کمک کن تا که برگردم ته این جاده تاریکه کدوم شکوه کدوم خواهش به دستای تو نزدیکه کمک کن سرپناهی نیست نه رویایی نه آغوشی دارم گم میکنم کم کم خدا رو توو فراموشی کمک کن تا که برگردم ته این جاده تاریکه کدوم شکوه کدوم خواهش به دستای تو نزدیکه کمک کن سرپناهی نیست نه رویایی نه آغوشی دارم گم میکنم کم کم خدا رو توو فراموشی
| | |