متن ترانه قهوهخانهها فریدون آسرایی (متن آهنگ) : قهوهخانهها اون بالا بالای قهوه خونه ها ماه به خون نشستهخوب نگاش کنین زخم یک گلوله روی سینشهحال اون خیلی بده دعاش کنین یه گلوله از میون قصه هااومده خورده درست تو قلب اونیه گلوله که قرار بود بخوره به تن پرنده ای تو آسمون وای اگه شکارچیا قصه بگن همه جارو بوی باروت میگیرهدنیا پیش چشم آهو تار میشه توی دره ها میوفته می میره دنیایی که ما میخواستیم این نبود خواب آیینه و گل دیده بودیمروی رودخونه ی طغیان و خطر خواب طولانی پُل دیده بودیم
بعضی شب ها وقتی آدما خوابن بجز عاشقا بجز دیوونه هاماهو توی کفن خون می پیچن اون بالا بالای قهوه خونه هااون بالا بالای قهوه خونه ها..
| | |