متن ترانه غروب سرخ سعید شهروز (متن آهنگ) : غروب سرخ
يه دنيا خاطره اس بين من و تو از اون روزاي تلخ ِ اشك و لبخند تب شرجي، غروب سرخ كارون شب تنهايي ما پاي اروند...
از اون روزا كه دنیا رنگ خون بود تنم تو التهاب جنگ مي سوخت از اون روزا كه بي رحمانه تركش لباس و به تن رزمنده مي دوخت!
براي اينكه من خاك تو باشم چه قد سرو و صنوبر هديه دادن چه قد خون پاي آزادي من ريخت چه نخلايي كه بي سر ايستادن !
تو از من خاطرات كهنه داري ولي زخماي من تازه اس هنوزم يه كاري كن كه بعد از اين همه سال تو آتيشي كه خاموشه نسوزم !!
هنوزم ميشه خرمشهر باشم اگه ناجي اين روزاي من شي جهانم خالي از نقشاي زيباس تو ميتوني جهان آراي من شي!
| | |