متن ترانه آخرین دیدار نیما علامه (متن آهنگ) : آخرین دیدار
مطمئنم آخرین دیدار نبود تو همیــن دنیا تـــورو می بینمخبری از تـــو به دستم می رسه ! من به هر دوبـاره ای خوشبینـمهمین امشب تا همه خوابیدن هر جا هستی یه چراغ روشن کنبهترین لباسی که داری بپوش خودتـــو آماده ی رفتن کنهر شب از بالاترین نقطه ی شهر توی گرگ و میش گریه میکنممث ِ اون کسی که سوخته با یه حرف همه زندگیش، گریه میکنمهر جا هستی یه چراغ روشن کن یا نجاتم بده از احساسمیا که رد شو و بهم تنه بزن ! شاید اینجوری تـــورو بشناسمحق داری ازم بترسی که فقط بلدم معنی ِ پاییز بدمچشم بسته میتونم از نفسات تو جمعیت تـــورو تشخیص بدمحتی اسمتم نمیدونم چیه تـــورو از چشات شناختم اون دفکدومه پنجره ی اتاق ِ تـــو؟؟؟ انتظار هر ثانیه ش مزخرفهر شب از بالاترین نقطه ی شهر. توی گرگ و میش گریه میکنممثِ اون کسی که سوخته با یه حرف همه زندگیش! گریه میکنمهر جا هستی یه چراغ روشن کن ! . یا نجاتم بده از احساسمیا که رد شو و بهم تنه بزن ! شاید اینجوری تـــورو بشناسم! | | |