متن ترانه قرنطینه علیرضا روزگار (متن آهنگ) : قرنطینه
سر چی با من بحث می کنی انقده بیهوده من داغون زندگیم همینجوریم نابوده تو که می دونستی من همینم همین که می بینی داری دنبال کی می گردی تو من فرسوده دست از سرم بردار وقتی که اعصاب ندارم وقتی که صبح تا شب تو خونه همش بیکارم کارم شده هی چایی پشت چایی و فکرای بد من لعنتی تو سرم می خوره هی بوق ممتد موزیک می سازم از صبح تا شب ولی همش بیخودی توی رفاقت می خورم ضربمو همش از خودی دیوونه تر از من تویی که پام موندی بی هوا هوای من خیلی کشندس طرف من نیا هر صبح که از خواب پا می شیم خبرای بد و بد می شنویم یه روز زلزله اس یه روز سیله یا همو می کشیم زندگیمون رو دور تکراره و پر از استرس ای خدا ناجیتو که گفته بودی دیگه بفرست
بیماری اومده یه عده نشستن دارن جوک می سازن یه عده لاشخور تو هر موقعیت از خودشون بت می سازن یه عده با لبخند می گن مریض شدیم همدردیم باهاتون بمیرم واستون سوء تغذیه دارین شبا نمی بره خوابتون اما این وسط یه عده پرستار و دکترن که دارن جون می دن بیست سال درس خوندن و زحمت خونواده رو نون می دن بدبختیمون اینه که خیلی زود عادت می کنیم به همه چی خیلی اعصابم خرابه دارم این حرفا رو می گم به کی سر چی با من بحث می کنی انقده بیهوده من داغون زندگیم همینجوریم نابوده تو که می دونستی من همینم همین که می بینی داری دنبال کی می گردی تو من فرسوده دست از سرم بردار وقتی که اعصاب ندارم وقتی که صبح تا شب تو خونه همش بیکارم کارم شده هی چایی پشت چایی و فکرای بد من لعنتی تو سرم می خوره هی بوق ممتد
| | |